[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۳ نتیجه برای کهن‌الگو

خانم اکرم بساک، دکتر فرزانه یوسف قنبری،
سال ۱، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

ادیسه‌ی هومر یکی از داستان‌های حماسی منظوم جهان است که از دیدگاه‌های مختلفی قابل نقد و بررسی می‌باشد. در رهگذر نقد ادبی، با بررسی روان‌شناسانه و کیمیاگرانه‌ی ادیسه، جنبه‌های مبهم و ناشناخته‌ی این اثر حماسی کشف و روشن خواهد شد. ادیسه هومر شرح داستان اولیس، قهرمان یونانی است که می‌خواهد از جنگ تروا به خانه و سرزمین خود بازگردد ولی و در راه بازگشت درگیر ماجراهای بسیاری می‌شود و خطرات و تجربیات متعددی را از سر می‌گذراند. ادیسه، سفر به ناخودآگاه روان اولیس و کشف محتویات و جنبه‌های پیدا و پنهان، آن است. ما در این پژوهش بر آنیم تا سفر اسرارآمیز و فرایند فردانیتِ اولیس قهرمان ادیسه را بر اساس تحلیل روان‌شناسانه‌ و کیمیاگرانه‌ی یونگ مورد بررسی قرار بدهیم. فرایند فردیّت زمانی رخ می‌دهد که در جریان رشد و تعالی شخصیّت، مرکز شخصیّت از خودآگاه به قسمتی میان خودآگاه و ناخودآگاه منتقل می-شود، و شخص سعی می‌کند از مجهولات زندگی معنوی خود پرده بردارد و زندگی را متعادل و پایدار سازد. بنابراین اولیس باید مسیری پر پیچ و خم و دشوار را طی کند و در این سفر اسرارآمیز، با کهن الگوهای ناخودآگاهش روبه‌رو شود و با آن‌ها آشنا شود. تا به هدف غایی و تمامیت دست یابد. از آن جایی که بین کهن‌الگوهای یونگ و تفکّر کیمیاگری رابطه‌ی نزدیکی وجود دارد شخصیت اولیس را می‌توان به کیمیاگری توصیف کرد که در پی فرایند فردیت بخش‌های پست و حقیر وجودش را به امری والاتر چون طلا می‌رساند، یعنی به وحدت اضدادِ وجود، که رسیدن به تمامیت و خود است.
دکتر محمد آهی، محمد علیجانی، حسین احمدی،
سال ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده دکتر علی شریعتی یکی از بزرگترین روشنفکران دینی در تاریخ معاصر ایران است که آراء و اندیشه‌هایش جذابیت و تأثیر عظیمی برای قشر روشنفکر و جوان ایران داشته است. علت این همه گرایش به آثار شریعتی علاوه بر عالمانه و زمان‌شناسانه بودن محتوای آنها، ویژگی‌های ادبی و قلم افسونگر اوست. یکی از پرجلوه-ترین و هنرمندانه‌ترین تمهیدات هنری و ادبی شریعتی، اسطوره‌پردازی و بازتولید و بازآفرینی اساطیر است. به نظر می‌رسد که او با استفاده از شیوه‌ای هنرمندانه و خلاقانه و با شناخت علمی و دقیق از اسطوره‌های اقوام گوناگون و آگاهی نسبت به کارکرد‌ها و قابلیت‌های مختلف اساطیر برای پرورش بعد ادبی و توسع بار معنایی آثار ادبی، شخصیت‌ها و روایات دینی و غیر‌دینی ملل مختلف را برای بیان مفهوم کهن‌الگویی «بازگشت به خویشتن» در کنار هم قرار می‌دهد؛ مضمونی که مسلط‌ترین اندیشه در کل کویریات دکتر شریعتی است. در بعضی جاها او اساطیر یونانی و اسلامی و دیگر فرهنگ‌ها را در کنار هم قرار می‌دهد و برای بیان مفهوم مورد نظرش به شکلی خاص به کار می‌گیرد. این نوع کاربرد بهترین شکل اسطوره‌پردازی یعنی اسطوره‌پردازی مبتنی بر ترکیب و انطباق اساطیری است. نگارنده در این جستار عواملی را که بسترساز ظهور اسطوره در کویر شده-اند، بررسی کرده و سپس شیوه‌های او برای اسطوره‌پردازی و اسطوره‌آفرینی خلاقانه و هنرمندانه را مورد مداقّه و تحلیل قرار داده است. روش تحقیق این جستار توصیفی- تحلیلی است و چون محور اساطیر انعکاس یافته در کویر مفهوم کهن‌الگویی بازگشت است، نگارنده در نگاه به اسطوره بیشتر به نظر میرچا الیاده توجه داشته است. کلیدواژه‌ها: کویر، اسطوره، کهن‌الگو، شریعتی، بازگشت
عاتکه رسمی،
سال ۱۳۹۹، شماره ۷ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

کهن ‌الگوها وجوه مشترک از ادراک هستند که در جاهای مختلف، به‌صورت ‌های همسان نمود می ‌یابند. در میان کهن ‌الگوها، چند کهن ‌الگو، به ‌صورت کلیدی، در روان‌شناسی تحلیلی کاربرد دارد: خود، آنیما و آنیموس، نقاب و سایه. منظومۀ کوراوغلی، به ‌خاطر بن ‌مایه‌ های حماسی، از نظر اسطوره ‌ای بسیار غنی است. از آنجا که اسطوره ‌ها الهام‌ بخش تحقّق امکان کمال و تجلّی کامل قدرت هستند، توجه به کهن ‌الگوهای مطرح در این منظومه، مدّ نظر قرار گرفت. این مقاله با بررسی نمادهای کهن ‌الگوهای سایه و نقاب، به فردیت رسیدن قهرمان را مورد توجه قرار می ‌دهد. سایه همواره تکانه ‌هایی را در انسان فرامی ‌خواند که از بخش حیوانی فرد برخاسته ‌اند که این سایه در مسیر فردانیت، بارها و بارها و گاهی برای مقبول‌ شدن، با نقاب موجّه حضور می ‌یابد و قهرمان با جذب یا از بین بردن آن، تولّد دوباره را تجربه می ‌کند؛ البته کهن ‌الگوی نقاب فقط خاص سایه نیست؛ زیرا گاهی خود قهرمان یا نیروهای یاری‌گر نیز از نقاب استفاده می ‌کنند که در این مقاله بدان پرداخته می ‌شود.

صفحه 1 از 1     

دوفصلنامه ادبیات پهلوانی دانشگاه لرستان Journal of Epic Literature
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 28 queries by YEKTAWEB 4657